حکایت سفر پرفراز و نشیب حضرت موسی(ع) به سوی عبد صالح(ع) در سوره کهف از داستانهای پرمفهوم و پررمز و راز قرآن کریم است. بهرهگیری هنرمندانه از عناصر داستانی و اشارات و مبهماتی که در قصه وجود دارد به زیبایی مجموعه و کل داستان افزوده است که مقاله حاضر با هدف نشان دادن ساختار ادبی داستان و آشنایی عمیقتر با آیات آن نگاشته شده است و از آنجا که قصه نکات تربیتی و آموزنده بسیاری را در خود جای داده است در ادامه به تبیین پیامهای تربیتی آن پرداخته شده و مواردی همچون آداب و اهداف تعلیم و تعلم، تسلیم بودن انسان در برابر مشیت خداوند و تأثیر متقابل اعمال والدین و فرزندان اشاره میشود و این نتیجه حاصل میگردد که افزون بر آنکه عناصر داستانی در قرآن کریم به اقتضای اهداف و پیامهای مورد نظر به کار گرفته شدهاند با تحلیل و جستجوی هر کدام میتوان به راهکارهای ارزشمندی از اخلاق و عقیده برای سامان بخشیدن به زندگی ایمانی دست یافت.
The journey’s story of Muses to Ab’de Saleh in Soorah of Kahf is one conceptual and mysterious stories of Holy Qur’an. Using story elements artistically and references and enigmatic that is in the story increase the beauty of the whole story. Furthermore, this article wrote with purpose of showing literary structure of the story and became familiar deeply with its verses. Because the story have many educative and informative points so in the continue the article would illustrate educative massages of that and would point to issues such as costumes and aims of educating and learning, human’s submission on God’s willing and reciprocal influence of parents and children. The article would conclude that in addition usage of story’s elements in Holy Qur’an is depends on its slightly purposes and massages and with analyzing and searching each element we could reach to valuable solution of ethics and an idea for systemizing faithful life.
بحث اعجاز قرآن و به طور کلی معجزه، یکی از مباحث مهم علوم قرآنی و همچنین علم کلام است. واژه اعجاز برای اولین بار در اواخر قرن سوم به مفهوم مصطلح آن استعمال گردید و پس از آن کاربرد آن رواج یافت. این واژه به مفهوم اصطلاحی در قرآن نیامده، اما معنای کانونی معجزه که همان ارائه نشانه و دلیل روشن بر صدق ادعای رسالت است، با واژههایی مانند: «آیه»، «بیّنه»، «بصائر»، «برهان»، «سلطان» و «شیء مبین» که بر همین مفهوم دلالت دارند، به کار رفته است. این واژههای همحوزه با کاربرد یکسانی در آیات قرآن توزیع نشدهاند و دارای ارزشهای معنایی متمایزی میباشند. در این مقاله در حد توان، کاربردها و ارزش معنایی هریک از این واژهها در حوزه معنایی اعجاز بررسی گردیده است که طبق پژوهشهایی که انجام گرفته است، واژه «آیه» در حوزه معنایی معجزه، به معنای دلیل و نشانه بر خصوصیت نشانه و دلیل بودن معجزه بر صدق ادعای رسالت دلالت دارد. واژههای «بیّنه»، «برهان» و «شیء مبین» که افزون بر معنای دلیل و نشانه، دارای مفهوم روشنگری نیز هستند، بر ویژگی روشن بودن معجزه بر صدق دعوی نبوت دلالت دارند. واژه «بصائر» به مفهوم حجت و دلیل روشن قلبی بر خصوصیت ادراک قلبی معجزه و واژه «سلطان» به مفهوم حجت و دلیل غالب، بر ویژگی غالب بودن معجزه در مقابل منکران بر رسالت نبی دلالت میکنند.
The topic of miracle in Qur’an and generally miracle is one of important topics of Qur’anic science and also Kalam science. The word miracle used with its ycleped concept for the first time in late third century and after that its usage become current. However the central meaning of miracle used with such a words “Ayyeh”, “Bayeneh”, “Basa’er”, “Borhan”, “Soltan” and “She’y On Mobin” which is presenting a sign and a bright reason to show the honesty of Resalat’s claim. These words don’t spread with same function in Qur’an verses and they have different meaning. In this article functions and valuable meanings of each word would illustrate in conceptual field of miracle.
شیخ طوسی از علمای بزرگ قرن چهارم و پنجم قمری (385-460ق) است که آثار بسیاری را در زمینههای مختلف اسلامی به رشته تحریر درآورده است. نگارنده در این نوشتار میزان و موضوعات آثار شیخ طوسی را مورد بررسی قرار داده که پس از بررسی به 56 کتاب از تألیفات شیخ طوسی دست یافته، در صورتی که در آخرین تحقیق صورت گرفته 53 اثر معرفی شده است. از میان این آثار، 23 اثر در زمینه کلام نگارش یافته که نشان دهنده رویکرد کلامی شیخ طوسی در آثارش میباشد. البته رویکرد کلامی او در آثار غیر کلامیاش نیز مثل تفسیر قرآن کاملاً مشهود است. شیخ طوسی در آثار خود از منابع مذاهب دیگر اسلامی غافل نبوده، از این رو آثار خود را به صورت تقریبی و تطبیقی به نگارش درآورده است که نشان دهنده رویکرد تطبیقی و تقریبی شیخ طوسی در آثارش میباشد. این مسئله را میتوان با مراجعه به آثار حدیثی، رجالی، کلامی، فقهی و تفسیری او مشاهده کرد که در این مقاله به نمونههایی از آن پرداخته شده است. باید در نظر داشت که مراد نگارنده از رویکرد تقریبی، توجه به آثار مذاهب دیگر اسلامی و ارائه نظرات آنهاست؛ اعم از اینکه آنها را بپذیرد، یا در صدد رد آنها برآید.
Sheikh Tousi is one of great scholars of fourth and fifth century who wrote many books in various Islamic fields. The author of this article examines different topics of Sheikh Tousi’s works that after his inspecting he reaches to 56 books of Sheikh Tousi, in case before this 53 of his books were introduce. From these books 23 of them are in Kalam’s field and shows Sheikh Tousi’s approach through Kalam’s science. Of course his Kalam’s approach is visible in his non Kalami works as well such as interpreting Holy Qur’an. Sheikh Tousi in his works was not neglect to other Islamic sects, so he wrote his books approximately and comparatively that indicant Sheikh Tousi’s approximate and comparative approach in his works. We could see this issue with referring to Hdithi, Rejali, Kalami, jurisprudence and interpretive works of him which this article point out to selected examples.
اختلاف در میان انسانها، خصوصاً در ادیان و مذاهب از دیرباز محسوس بوده است. صاحبنظران هرکدام به نوبه خود در رفع این معضل بشری چارهاندیشی کردهاند. در این میان عارف بزرگ جلالالدین محمد مولوی نیز با ذهنی تیزبین و ژرفاندیش اهتمام به رفع این مشکل نموده است. وی در یکی از راهکارهای خود پس از ریشهیابی معضل اختلاف، راهحل آن را رجوع به عامل وحدتبخش؛ یعنی «انسان کامل» عصر میداند. در نظر وی با محور قرار دادن انسان کامل در نظر و عمل، امّتِ او به اتحاد و یکپارچگی دست پیدا میکنند.
Discrepancy from way back it has been a visible point in human kind especially in religions and denominations. Each scholar tried to solve this problem with drawing up a remedial plan. In this way Jalaleddin Mohammad Moulavi, the great mystic, also with his astute and deep- thinking mind try to solve this problem. He in one of his solutions after pointing to roots of discrepancy says that the solution is referring to the factor of unity, “complete human” of Era. In his idea with cauterizing complete human in idea and behavior his Ummah would reach to unity and integration.
فرد مکلف حتی پیش از مرگ (حال احتضار) نیز احکام و آدابی را متوجه خود میبیند که البته این احکام و آداب شامل پس از مرگ او اعم از مرحله آمادهسازی برای دفن، تدفین و پس از تدفین (مراسم بزرگداشت و ترحیم) نیز میشود. این احکام البته به فراخور هر فرهنگی گاه دستخوش انحرافاتی نیز گردیدهاند که ضرورت اقتضا میکند این احکام به طور اصیل بیان گردد و البته پالایش در اعتقادات جاری عوام صورت گیرد. علاوه بر این در این زمینه اختلافاتی میان فقهای مذاهب اسلامی وجود دارد که بررسی آنها میتواند مفید فایده واقع گردد. در مقاله پیش رو پس از ارائه تقسیماتی برای این احکام، به بیان نظرات فقهای مذاهب اسلامی و ادله هریک پرداختهایم.
Mokallaf person even before their death (Ehtezar) have specific Ahkams and rituals that these Ahkams includes also rituals of after death such as becoming ready for burial, interment and after interment. Of course these Ahkams depending on the cultures face with aberrations which it is necessity to demonstrate these Ahkams in a right way and certainly purgation must happen in available beliefs of people. Additionally in this topic there are differences between Jurisconsult of Islamic sects that examining them is useful. In this article after presenting divisions through these Ahkams it would demonstrate idea of Jurisconsult of Islamic sects and their reasons.
یکی از علوم قرآن کریم که در فهم، ترجمه و تفسیر کلام الهی تأثیر مستقیم دارد، «علم قرائات قرآن» است. به همین سبب، این علم از دیرباز، مورد توجه مفسران قرآن بوده و تلاش جمعیِ ایشان بر این بوده که با توجه به قرائتهای مختلف و تأثیر دادن آنها در فهم قرآن، بتوان بهترین برداشت را مطابق قرائت مقبول عرضه نمود. همین اثرگذاری، در ترجمه نیز خود را مینمایاند. در این مقاله، پس از مرور بر تعاریف و عناوین پایهای، موارد اختلاف قرائات از میان هفت قرائت مشهور (قرائات سبع) که بر تفسیر قرآن تأثیر دارند، در سوره مبارکه بقره شمارش شده است. در پی آن، اختلاف تفسیری در این موارد، بررسی گردیده و ترجمه فارسی آیات مورد نظر در آن سوره، در ترجمههای رشیدالدین میبدی (ترجمه کهن از اهلسنت) و ابوالفتوح رازی (ترجمه کهن از شیعیان)، مهدی الهی قمشهای (نخستین ترجمه فارسی معاصر)، ناصر مکارم شیرازی و محمدمهدی فولادوند (دو ترجمه متداول معاصر) مقایسه میشود. از رهگذر این بررسی، میزان تطابق ترجمههای یاد شده با روایت حفص از عاصم به عنوان مشهورترین قرائت در سدههای اخیر مشخص میشود.
“The science of reading Holy Qur’an” is one of Holy Qur’an’s sciences that have direct influence in understanding, translation and interpretation of divine words. For this reason this science from long days was considered by Qur’an’s interpreters and according to various readings of Qur’an (Qara’ah) they collective attempt was to be influential in understanding of Qur’an that could have the best understanding according to acceptable Qara’ah. This influence shows itself in translation as well. In this article after reviewing definitions and basic concepts it would demonstrates differences in seven famous readings of Qur’an and in Soorah of Baqarah that have influence on interpretation of Qur’an. Furthermore differences in interpretations would discussed and it would compare Persian translations of Qur’an verses in that Soorah in translations of Rashiddin Meybodi, Abol Fotooh Razi, Mahdi Elahi Qomshee, Naser Makarem Shirazi and Mohammad Mahdi Foolad vand. This examination shows that the said translations with narration of Hafs from A’sem is accommodate as a famous reading in recent centuries.