unavailable
unavailable
اسلام، دین نورانیت و روشنایی، در هنگامه ظلمت و سیر قهقرایی بشریت به میدان آمد و با به ارمغان آوردن هدف و متدولوژی برتر آدمیان را به سوی خیر و خوشی رهنمون ساخت. بشری که پیش از آن تشنه خون همسایهاش بود، اکنون در انتظار دیدارش اشک شوق میافشاند. چرا که اسلام انس و الفت و وحدت را جایگزین خوف و وحشت و تفرقه گردانده بود. پیامبر اسلام(ص) به عنوان استاد و اسوه برتر در دین اسلام به مقوله وحدت و یکپارچگی اهمیت ویژهای قائل بوده و راهکارهای زیادی در راستای تحقق این هدف والا ارائه نمودهاند. بیانات ایشان در کنار بیان اهمیت این مسئله حاکی از وجوب عمل به آن دارد و آن را به عنوان یک فریضه شرعی برای مسلمانان معرفی مینماید. این پژوهش در صدد است تا با ارائه بیانات نبوی، جمع بین اقوال علما، و تحلیل آنها به تبیین جایگاه شرعی وحدت در دین اسلام بپردازد. از نتایج پژوهش اینکه، وحدت اسلامی فریضهای شرعی است و برای تحقق آن حتی از جان باید گذشت، همچنین همراهی با نظام اسلامی و نصیحت مسئولان لازمه وحدت اسلامی است.
توبه عبارت است از بازگشت همراه با پشیمانی به سوی خدا و دوری از گناه و عزم بر عدم بازگشت به آن و نیز طلب مغفرت از خداوند و سعی و تلاش بر جبران گذشته. از مشتقات و الفاظ مرتبط و همخانواده با آن، 28 کلمه در قرآن آمده است و احادیث فراوانی نیز در همین رابطه روایت شده که جدا از اهمیت ویژه آن، فرصتی اعطا شده به مجرم است، تا از رفتار خود پشیمان گشته و راه اصلاح در پیش گیرد. توبه آثار اخروی از جمله: محبوب شدن نزد خدا، بخشش گناهان، تبدیل سیئات به حسنات و رستگاری ابدی را شامل میشود و آثار دنیوی از جمله: طول عمر، بازیابی شخصیت، نهانسازی و اخفای جرایم و سقوط مجازات و غیره را دارد. از مصادیق توبه در قرآن میتوان به ذکر، اقرار و اعتراف به گناه و اشتباه اشاره کرد. نوشتار حاضر به معنی توبه، آثار و مشتقات و نیز فلسفه آن از دیدگاه قرآن و سنت میپردازد.
فقهای امامیه حفظ حرمت مدیون معسر و تنگدست را واجب دانسته، ولی به وی سفارش کردهاند، که از تمام طرق شرعی ممکن در راستای ادای دین تلاش کند، ولی مدیون ثروتمند ممتنع از ادای دین به خاطر ظالم شناخته شدن، از این احترام محروم بوده و مستحق سختگیری از جانب حاکم میباشد. در فقه امامیه برخورد با مدیونی را که از پرداخت دین طفره میرود، میتوان در دو شاخه تقسیمبندی کرد: در دیدگاه اول چنین بدهکاری از طرف حاکم حبس میشود، ولی در دیدگاه دوم حاکم بین حبس و عدم حبس وی مخیر میباشد. لیکن در فقه شافعی توأم با حبس و تعزیر، اموال وی نیز فروخته میشود. به نظر میرسد اصلاً نیازی به محبوس کردن مدیون مالی نباشد؛ چراکه وقتی موضوع صرفاً جنبه مالی داشته و بدهکار ملیء و دارا باشد، میتوان علاوه بر وصول طلب، به طرق جدید از تنبیهات مالی استفاده کرد و از حبس، معنای موسع را اراده نمود.
این مقاله بر آن است تا با نگاهی جدید و توجه به تعریف قضا در لغت و اصطلاح فقها و پیگیری و احصای موارد آن در کتاب و سنت، مفهوم «قضا» را دریابد و دایره شمول آن را روشن سازد. اکثر فقهای مذاهب اسلامی از «قضا» به رفع خصومت تعریف کردهاند که قول لغویان و آیات قرآن و احادیث پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) مؤید این تعریف میباشد و این مفهوم در هریک یا صریحاً و یا با قرینهای که مبیّن این تعریف باشد، آمده است. از طرفی اگر این لغت را اینگونه تعریف کنیم، شامل حکم کردن در جنبه حقاللهی احکام نخواهد شد که برخی از جمله شهید اول از فقهای امامیه، یحیی بن شرف نووی از فقهای شافعی و جعفری لنگرودی، بدون تصریح به این تفاوت، سعی کردهاند این واژه را به گونهای تعریف کنند که شامل این موارد نیز باشد.
مصلحت در چند حوزه اسلامی بحث میشود: مصلحت به عنوان ملاک و معیار اوامر و نواهی شرع، مصلحت به عنوان یکی از منابع استنباط، مصلحت به عنوان عنصری در فقه سیاسی و اندیشه حکومت اسلامی و برخلاف مسیحیت و به تبع آن، در ساحت اندیشه غرب که مصلحت به عنوان عنصری در حکمرانی و نظام سیاسی بیشتر مورد توجه قرار گرفت، در اندیشه اسلامی از مصلحت بیشتر به عنوان یکی از منابع استنباط شریعت بحث میگردد. بنابراین آنچه بیشتر در جدل فقهی میان شیعه و سنی در باب مصلحت وجود دارد، مصلحتی است که به عنوان منبع استنباط میباشد، که فقه شیعی به طور سنتی از آن دوری میجوید و فقه اهلسنت آن را به عنوان یکی از منابع استنباط فقهی تحت عنوان مصالح مرسله معرفی میکند. به نظر اصولیان شیعه، اگر مصالح مرسله بخواهند حجّیت داشته باشند، باید یکی از این سه حالت وجود داشته باشد: باید به باب ظواهر - مثل قیاس اولویت و یا منصوصالعلة - برگردند، باید از ملازمات قطعى عقلى باشند یا اینکه مصالح مرسله را به دلیل سنت برگردانیم. دانشمندان اهلسنت دو تعریف از مصالح مرسله بیان کردهاند، که بنا به هر تعریفى، موضع و دیدگاه فقه امامیه در برابر آن فرق مىکند. اگر تعریف افرادى مانند ابنبرهان در نظر گرفته شود، در این صورت، مخالفت فقهاى امامیه با مصالح مرسله و اشکالهاى وارده، موجّه جلوه مىکند، ولى اگر به تعریف علماى بزرگ آنها به ویژه متأخران همچون شاطبى دقت شود، در این صورت، وضعیت دگرگون مىشود، چون در این باره هیچ اختلافى میان مذاهب وجود ندارد، بلکه همگى معتقدند، مصالحى که موافق و هماهنگ با اصول کلى اسلام هستند، معتبر و در غیر این صورت، نامعتبرند.
به درازنای تاریخ چهار رویکرد کلی پیرامون گوناگونی و کثرت ادیان و مذاهب وجود داشته است: ابطالگرایی،[1] انحصارگرایی،[2] شمولگرایی[3] و کثرتگرایی.[4] در رویکرد به گوناگونی ادیان، ابطالگرایی و انحصارگرایی، باطل، ولی شمولگرایی در حقانیت و کثرتگرایی در نجات پذیرفته است؛ اگرچه چند و چون آموزهها و گزارههای ادیان دیگر با اسلام قیاسکردنی نیست، ولی به هر روی جملگی دربر دارنده حقیقت است؛ حتی چنانچه دگرگونی (تحریف) ادیان پیشین را بپذیریم، باز بیگمان در ادیان پیشین حقیقتهایی نهفته است؛ پس شمولگرایی در حقانیت اندیشه استواری است. در موضوع نجات نیز اسلام نه تنها انحصارگرا نیست، بلکه پیروان ادیان دیگر را، با شرطهایی، رستگار میداند. کثرتگرایی (پلورالیسم) از موضوعهای مهم فلسفی دوران معاصر است که به حوزههای متعددی همچون دین، سیاست، فرهنگ، جامعهشناسی، اخلاق و ... تسرّی یافته است. در این میان کثرتگرایی دینی، که نخستین بار در آرای جان هیک، فیلسوف معاصر مطرح گردید، اهمیتی ویژه دارد. اگر نیک بنگریم، میبینیم که کثرتگرایی دینی با بیشتر مبحثهای مربوط به فلسفه دین ـ همچون هرمنوتیک، تجربه دینی و تجربه عرفانی، معرفتشناسی دینی، زبان دین، معناداری و اثباتپذیری گزارههای دین، گوهر و صدف دین، شکاکیت و نسبیگرایی و ... ـ ارتباط دارد و این مبحثها، با یکدیگر درهم تنیدگی شگفتانگیزی دارند. [1]. Rendernullism [2]. Exclusivism [3]. Inclusivism [4]. Pluralism