unavailable
unavailable
اکتساب با اعمال حرام، یکی از پنج قسم، مکاسب محرمهای است که تقریباً از قرن هشتم به بعد در کلام فقهای امامیه رواج یافته است. مراد از این اکتساب، کسب درآمد با کارهایی است که با قطع نظر از تعلق کسب بدان حرام بوده و از این جهت، اصل اکتساب به وسیله اینگونه کارها از نظر تمامی فقهای شیعه و اهلسنت، محکوم به حرمت است، هرچند در برخی از مصادیق آن اختلافاتی دیده میشود. برای اثبات این حرمت، میتوان به ادله اربعه، استناد نمود. نوع حرمت، حرمت تکلیفی است، لیکن علاوه بر آن، در برخی موارد، حرمت وضعی نیز وجود دارد. در این مقاله، ابتدا آیینهای تمام نما از نظریات فقهای شیعه و اهلسنت در مورد حکم این نوع از اکتسابها ارائه شده، سپس بعد از ارائه ادله حرمت اکتساب با اعمال حرام، مصادیق بارز این نوع از کسب و کارها ذکر شده است.
خدای متعال، انسان را موجودی اجتماعی آفریده که نه تنها برای برطرف ساختن نیازهای مادی و ظاهریاش به دیگر افراد بشر نیازمند است، بلکه در برآورده شدن نیازهای معنویاش نیز به دیگران احتیاج دارد. یکی از مسائل مهمی که سبب برقراری محیطی آرام میشود تا انسان به خواستههایش دست یابد، وجود امنیت است. «امنیت» سنگ زیربنای حیات فردی و اجتماعی است و پیششرط هرگونه توسعه، رشد، رفاه و ارتقای مادی و معنوی محسوب میشود. شرط ضروری عدالت، برقراری رفاه، توسعه و رشد شاخصهای اصلی زندگی و بسیاری از مقولههای دیگر، همه و همه مبتنی بر امنیت است. از یکسو «امنیت» از بسیاری از عرصههای زندگی بشر تأثیر میپذیرد و از سوی دیگر، بر تعدادی از آنها اثرگذار است. اقتصاد، فرهنگ و سیاست از جمله این عناوین محسوب میشود. به تعبیر دیگر باید گفت امنیت، تأثیر و تأثّر متقابل با بسیاری از عوامل و شرایط دارد و همین نکته، یکی از ابعاد ویژهاش را نشان میدهد. در این مقاله، موضوع «امنیت» از منظر امام علی(ع) مورد بررسی قرار گرفته است که علاوه بر ضرورت و انواع آن ـ به خصوص در مقوله امنیت اجتماعی ـ به برخی ابعاد و مسائل مرتبط با آن و عوامل مؤثّر بر آن پرداخته میشود و در نهایت، امنیت معنوی غایی انسان، رسیدن به بهشت امن معرفی میگردد.
در این نوشتار به بررسی آثار نوشته شده در زمینه حیات اهلبیت و ذکر مناقب آنها در دو جریان فکری و مذهبی غالب جهان اسلام، یعنی شیعه و سنی، پرداخته شده است. محور اصلی مورد مطالعه ما دوره صفویه میباشد که از این شیوه تاریخنگاری برای کسب مشروعیت در میان مردم بهره برد. ریشههای این جریان مناقبنگاری را میتوان در قرن نهم در شهر هرات پی گرفت، شهری که خاستگاه تاریخنگاری عصر صفوی محسوب میشود. تاریخنگاری ائمه را در واقع، به عنوان حلقه اتصالی در میان دو تفکر سنی و شیعی قبل و بعد از صفویه با محوریت سنیهای دوازده امامی میتوان در نظر گرفت که موجب جلب توجه مناقبنگاران عصر صفوی به ترجمه آثاری همچون کشف الغمه شد؛ اثری که به وفور از منابع اهلسنت بهره برده است. همین جریان حمایتی دولتی، سرانجام زمینه را برای خلق بزرگترین اثر روایی شیعی، یعنی بحار الانوار فراهم نمود.
در نوشتار حاضر با تکیه بر آراء فارابی در زمینه اجتماع و مدینه فاضله، بیان میشود که تحقق و بنیان مدینه فاضله متوقف بر وحدت در دین با سه اصل خدا، نبی و قانون الهی است که به وسیله نبی یا همان رئیس الهی مدینه فاضله قابل تحقق است و در ادامه بیان میشود که با توجه به اصول بنای مدینه فاضله، علت اینکه مدینه فاضله اسلامی با عضویت تمامی مسلمانان تا به امروز تحقق پیدا نکرده، گم شدن هدف و به بیراهه رفتن فرمانروایان تعدادی از ممالک اسلامی است، نه اختلاف نظر مسلمانان بر سر جانشینی حضرت رسول(ص).
شیخ محمد عبده از علمای بنام اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم قمری است. ایشان پس از فراگیری علوم اسلامی به نوگرایی و اصلاح در عالم اسلامی روی آورد که مورد مخالفت قرار گرفت و تبعید شد. وی همچنین در تفسیر قرآن روش جدیدی را برگزید که بر پایه نوگرایی و تجدید بود. از این رو جمعی از علما از جمله محمد رشیدرضا و مصطفی مراغی از آن روش پیروی کردند. شیخ محمد عبده در تفسیر قرآن به مسائل اجتماعی و فقهی توجه بسیاری داشت. ویژگی علامه عبده در رابطه با چگونگی حل معضلات و مشکلات اجتماعی با رویکرد قرآنی، این بود که از کنار هیچ آیهای از آیات قرآن نمیگذشت، مگر اینکه اگر نکتهای را در رابطه با معالجه امراض مختلف اجتماعی در آن مییافت، استخراج میکرد. همچنین ایشان در زمینه مسائل مستحدثه فقهی به خصوص معاملات و مناکحات، بر این باور بود که باید باب اجتهاد را گشود، تا بتوان به آنها پاسخ درست و متناسب با مقاصد شریعت داد.
رعایت حقوق زنان در جوامع مختلف یکی از مسائلی میباشد که از دیرباز مورد توجه بوده است. این دغدغه را به خوبی میتوان در دو سند محوری حقوق بشر یعنی اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقنامه بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی به وضوح مشاهده کرد. اما این دو پیماننامه نمیتوانست فعالان حقوق زنان را راضی کند، از این رو مبادرت به تصویب کنوانسیون جداگانه به نام تبعیض علیه زنان نمودهاند، تا هرچه بیشتر در این راستا گام بردارند. کشورهای اسلامی با در نظر گرفتن مبانی حقوق اسلامی سابقه بس طولانی در مورد رعایت حقوق زنان نسبت به کشورهای غیر اسلامی به ویژه غربی دارند، لیکن دنیای امروز به خصوص در عرصه بینالمللی سازوکار خاصی را برای راست آزمایی ادعای دولتها درباره به رسمیت شناختن حقوق زنان برگزیده است. بنابراین لازم میباشد از منظر گزارشهای این کنوانسیون به بررسی این موضوع پرداخته شود.