2024-03-29T14:06:50Z
https://foroughevahdat.mazaheb.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1201
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی (فروغ وحدت)
2252-0678
2252-0678
1393
9
35
سرمقاله: خطر عبور از قرآن
سید احمد
زرهانی
2014
05
22
3
5
https://foroughevahdat.mazaheb.ac.ir/article_7319_c188966c992816048c3444c0f6c8ddfb.pdf
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی (فروغ وحدت)
2252-0678
2252-0678
1393
9
35
توبه مجرم در فقه مقارن و حقوق جزا
محمدعلی
طاهری
جهاندار
امینی
نهاد توبه که از ویژگیهای حقوق اسلامی است، از دیدگاه قرآن و سنت فرصتی داده شده به مجرم است تا از رفتار خود پشیمان گشته و راه اصلاح در پیش گیرد. توبه به معنای بازگشت همراه با پشیمانی به سوی خدا و دوری از گناه و عزم بر عدم بازگشت به آن و نیز طلب مغفرت از خداوند و سعی و تلاش بر جبران گذشته است. این نهاد حقوقی در کنار آثار اخروی، آثار دنیوی نیز دارد. چون آثار آن در مجازاتهای دنیوی محل اختلاف حقوقدانان اسلامی است، بررسی کارکرد آن در مجازاتها ضروری مینماید. در این باب در حقوق اسلامی چند دیدگاه وجود دارد؛ ظاهریه معتقدند توبه مجرم در سقوط مجازاتهای دنیوی نقشی ندارد به این دلیل که پذیرش سقوط مجازات به وسیله توبه، به تعطیل شدن حدود الهی منجر میشود و توبه را تنها، مسقط مجازاتهای اخروی میدانند. حنفیه، مالکیه و شافعیه (در قول اظهر) بر این باورند که توبه تنها مجازات جرم محاربه را مشروط بر اینکه محارب پیش از سلطه قوای حکومتی توبه کرده باشد، ساقط مینماید و تأثیری در سایر مجازاتها ندارد؛ زیرا تنها نسبت به جرم محاربه نص صریح وارد شده است. امامیه در قول مشهور و همچنین حنابله و شافعیه در یکی از اقوال حسب مورد به استناد احادیث و قیاس سایر مجازاتها بر محاربه، معتقدند که توبه مجرم به طور کلی مسقط مجازات است. به نظر میرسد این دیدگاه که از نوآوریهای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392ش است، بیشتر همسو با فلسفه اصلاحی ـ تربیتی مجازاتها میباشد.
توبه مجرم
توبه کیفری
سقوط مجازات
فقه مقارن
حقوق جزا
2014
05
22
6
24
https://foroughevahdat.mazaheb.ac.ir/article_7320_3019523dad476ebebbc8cfd97d4c1e77.pdf
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی (فروغ وحدت)
2252-0678
2252-0678
1393
9
35
تجلی فضایل و مناقب خلفای راشدین و اهلبیت پیامبر(ص) در اشعار سنایی
دوستعلی
سنچولی
حکیم سنایی غزنوی، یکی از شاعران متعهد و سنی مذهبی است که در آثار خویش عشق و ارادتش را به خاندان پیامبر(ص) و امامان شیعه بیپرده ابراز داشته است. او هم در کتاب حدیقة الحقیقه و هم در دیوان اشعارش، در کنار مدح برخی از صحابه و خلفای راشدین، بارها از فرزندان پیامبر(ص) و اولاد علی(ع)، در نهایت احترام، اصالت و تقدس یاد کرده است. در این مقاله با مطالعه آثار حکیم سنایی و منابع تاریخی، با روش توصیفی ـ تحلیلی، به بیان دیدگاههای سنایی درباره گوشهای از فضایل اهلبیت(ع) و خلفای راشدین پرداخته شده است. سنایی با ابراز عشق و ارادت به اهلبیت(ع) و خلفای راشدین در عصری که تعصبات مذهبی امت اسلامی را آزار میداد، به گونهای تلاش نموده تا با تبلیغ اندیشه تقریب بین مذاهب اسلامی از آفتها و آسیبهای تفرقه و تعصب مذهبی بکاهد.
سنایی غزنوی
اهلبیت پیامبر(ص)
خلفای راشدین
فضایل و مناقب
2014
05
22
25
35
https://foroughevahdat.mazaheb.ac.ir/article_7321_c6daeb994b998173ae54bbaa11f9f3bd.pdf
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی (فروغ وحدت)
2252-0678
2252-0678
1393
9
35
تأملی بر مواجهه سیاسی و مذهبی اسماعیلیان نزاری با خوارزمشاهیان
مهدی
خلیلی
مهدیه
تورانی علیزاده
سید مهدی
احمدیفر
در این مقاله نحوه مواجهه سیاسی و مذهبی علاءالدین محمد سوم، پیشوای اسماعیلی الموت و جلالالدین خوارزمشاه در فاصله سالهای 618ق تا 628ق بررسی شده است. قبل از این دوران یورشهای مغولان باعث از هم پاشیده شدن حکومت خوارزمشاهیان گردید و در دوران مورد بحث، جلالالدین میکوشید که در مقابل مغولان ایستادگی نماید. از سویی اسماعیلیان الموت نیز قبل از این، رسولی را نزد مغولان فرستاده و اظهار ایلی نموده بودند. نزاریان در این دوره شرایط مناسبتری را نسبت به خوارزمشاهیان داشتند و با تغییر مذهب خود و نزدیکی به خلفای عباسی و در مواجهه با مغولان، سیاست گفتگو و مدارا را انتخاب کردند و در صدد بودند که با آنان برخورد نظامی نداشته باشند. از سویی تزلزل دولت خوارزمشاهی باعث شد که اسماعیلیان از این موقعیت استفاده نموده، گاهی با ارسال سفیر و ایجاد روابط دیپلماتیک و گاهی با ارسال فداییان خود و ایجاد فضای رعب و وحشت، راهبردهای اساسی خود را در مناسبات سیاسی خود با خوارزمشاهیان دنبال نمایند.
اسماعیلیان الموت
مواجهه سیاسی و مذهبی
خوارزمشاهیان
علاءالدین محمد سوم
جلالالدین خوارزمشاه
مغولان
2014
05
22
36
46
https://foroughevahdat.mazaheb.ac.ir/article_7322_ad47c28d8c78e5dc648db1275c917f8b.pdf
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی (فروغ وحدت)
2252-0678
2252-0678
1393
9
35
گزارشهای کمیته منع تبعیض علیه زنان در خصوص مشارکت سیاسی زنان در کشورهای اسلامی عضو؛ ترجمه و تحلیل مختصر آن
بیژن
عباسی
سید مجتبی
حسینی الموسوی
زنان در برههای از تاریخ از حق مشارکت سیاسی در جوامع گوناگون محروم بودهاند. متأسفانه این تبعیض ناروا که ریشه در تفکر فیلسوفان سیاسی مغرب زمین داشت، تا اواسط قرن نوزدهم در کشورهای مدعی دموکراسی و حقوق بشر ادامه یافت. اسناد حقوق بشر با درک نابسامانی اوضاع، تلاش نمود حق سیاسی زنان را به طور مستقیم و غیر مستقیم احیا کند که مهمترین اقدام آن، تدوین کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان است. دین مبین اسلام از ابتدا این حق را برای زنان به رسمیت شناخته بود، اما با توجه به تحولات روزافزون دنیا، نحوه مشارکت سیاسی آنان تغییر کرد. بنابراین، ضروری است که نحوه عملکرد کشورهای اسلامی با توجه به معیارهای بینالمللی امروزی سنجیده شود که گزارشهای ارائه شده به کمیته منع تبعیض علیه زنان منبع خوبی در این زمینه است.
زن
مشارکت سیاسی
حقوق بشر
کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان
کشورهای اسلامی
فمینیست
2014
05
22
47
61
https://foroughevahdat.mazaheb.ac.ir/article_7323_9e43a9fea72154a8cadd866ed5b53113.pdf
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی (فروغ وحدت)
2252-0678
2252-0678
1393
9
35
امامت زن در نماز جماعت از دیدگاه مذاهب خمسه
سهیلا
رستمی
روژین
خالدی
مهناز
ابراهیمی
درباره امامت زن در نماز جماعت در مجموع چهار نظر از سوی فقها مطرح شده است. نظر رایج و پرطرفدارتر این است که امامت زن در نماز جماعت مردان، علیالاطلاق ناجایز و در جمع زنان جایز است. در مقابل این نظر، اقوالی دیگر قرار دارد که یکی قائل به بطلان مطلق و دیگری قائل به جواز مطلق است و قول سوم تحت شرایطی امامت زن را درست میداند. قائلان به بطلان مطلق و قائلان به عدم جواز امامت زن ـ فقط ـ برای مردان، برای اثبات صحت نظر خود به دلایل نقلیای از کتاب، سنت و اجماع و دلایل عقلی استناد نمودهاند. در مقابل طرفداران جواز مطلق و قائلان به جواز امامت زن به صورت مقید نیز به دلایل نقلیای از جمله حدیث «ام ورقة» و دلایل عقلی استناد نمودهاند. مقاله حاضر با طرح این مسئله مشخص، به بررسی آرای فقهی ناظر به آن میپردازد و در نهایت به این نتیجه رسیده است که قول قائلان به عدم جواز امامت زن برای مردان و جواز آن برای زنان راجح و سایر اقوال مرجوح است و آنچه امروزه تحت تأثیر القائات و احساسات خالی از استدلال مطرح میشود، مردود و از نوع بدعتها و استحسانهای ناموجه است.
زن
امامت
نماز جماعت
جمعه
فرض
سنت
2014
05
22
62
78
https://foroughevahdat.mazaheb.ac.ir/article_7324_bc72183947339ccdfee24dec09d1bf13.pdf
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی (فروغ وحدت)
2252-0678
2252-0678
1393
9
35
جایگاه تصوف در روند قدرتگیری عثمانی
شعیب
نادرزاده
تاریخ نشان میدهد که در فتح آناطولی عامل دین نقش مؤثری داشته است. البته باید ذکر کرد که هدف ترکان دستیابی به رهبری جهان اسلام نبود، بلکه هدف آنها در این برهه زمانی خدمت به اسلام بود که موجب شد تا ترکان در مقابله با دنیای مسیحیت، در واقع پیشگام مسلمانان شوند. ترکان مسلمان که آناطولی را فتح کردند و در قسمتهای مختلف آن استقرار یافته و موفق به تأسیس یک دولت مستقل شدند، با ساکنان بومی آناطولی درآمیخته و با گسترش اسلام در آناطولی به صورت یک ملت بزرگ درآمدند، همین ترکان تحت تأثیر مدنیت یونانی و رومی و مسیحیت قرار نگرفتند و حتی فرهنگ و تمدن مسیحیان مغلوب آناطولی را نازلتر از فرهنگ و تمدن اسلامی یافتند. این امر از آن جهت بود که ترکان عمیقاً متأثر از تمدن و فرهنگ اسلامی بوده و از این جهت نمیتوانستند فارغ از تأثیر ژرف فرهنگ اسلامی زندگی کنند. نکتهای که قابل ذکر است مهاجرت دسته جمعی ترکان تازه مسلمان از آسیای مرکزی آن هم به خاطر کثرت جمعیت و جستجو برای چراگاه بود. تماس ترکان با اسلام و مسلمانان موجب شد خان بزرگ ترک ساتوق بغراخان، شمنزیم را که صدها و بلکه هزاران سال آیین اجدادی ترکان بود، ترک و ضمن قبول اسلام آن را در دولت خود رسمی نیز سازد. البته در پذیرش اسلام از سوی ترکان، منافع سیاسی و ملی نیز دخیل بوده است. از جنگ ملازگرد به بعد، ترکان ایدهآل با آرمان جهاد در راه خدا به سوی غرب پیشروی کردند و مرزها و ممالک غیر اسلامی را گشودند. ترکان مسلمان علاوه بر امر مقدس جهاد در ممالکی که فتح کردند، اقدام به ساختن مسجد، مدرسه، حمام، بازار و کاروانسرا و غیره میکردند. این امر حاکی از علایق و دلبستگیهای دینی آنها بود. از نمونه مواردی که ذکر کردیم چنین دانسته میشود که ترکان مسلمان با هدف خدمت به اسلام دست به تلاش و تکاپو میزدند. بدین ترتیب ترکان علاوه بر جهاد در راه دین، با اقدامات خود به اشاعه و ترویج اسلام نیز پرداختند. در اینجا یک نکته مهم که باید بدان اشاره کرد، وجود گروههای طریقتی و متصوفه بود که در ادامه در قلمرو عثمانی قوت گرفت و نقش مهمی در اشاعه قدرت عثمانیها داشته است و عثمانیها به حق نهایت استفاده را از آنها کردند و بر سایر امیرنشینها سلطه و حکومت عظیم خود را بنیان نهادند.
آناطولی
عثمانی
دین
رویکرد اعتقادی
2014
05
22
79
91
https://foroughevahdat.mazaheb.ac.ir/article_7325_e32d6d0c5a0e9ddc5b0286a7d86a2fe2.pdf